از مرگ رهائى يافت

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

 

از مرگ رهائى يافت

محمد صالح حدّاد گفت من در سن شانزده سالگى به بيمارى سختى گرفتار شدم و مدت چهار ماه مرض من طول كشيد تا مشرف بمرگ شدم بقسميكه كسان من دل از حيوة من برداشته و مرا رو بقبله نمودند و چشم و ذقنم رابستند و بفكر تجهيزم افتادند و برحال من گريه مىكردند و طورى بود كه من صداى گريه ايشان را مىشنيدم. لكن چون قريب چهل روز چيزى نخورده بودم ابداً قوت و قدرت بر حركت و سخن گفتن نداشتم.

پس من در آنحال توجه بجانب روضه منوره رضويه كردم و از آنحضرت استدعاى شفا نمودم ناگاه ديدم سقف شكافته شد و شخصى بهيكل مهيبى داخل شد و گفت من براى قبض روح تو آمده ام.

من هيچ نگفتم لكن ديدم از همانجا كه او آمده بود يك مردى نورانى وارد شد و رو باَّن شخص نمود و فرمود برگرد زيرا كه من از جناب اقدس الهى خواسته ام كه مردن اين شخص را بتاخير بيندازند آنگاه رو بمن كرد و فرمود برخيز كه تو را شفا داديم.

من بحال آمدم و برخواستم و بخانواده خود گفتم من گرسنه ام چيزى بياوريد تا بخورم و بزيارت حضرت رضا عليه السلام مشرف شوم.

پس چيزى آوردند و من خوردم و برخاستم و بهمراهى پدر خود بحرم مطهر مشرف شديم لكن تا وارد حرم شديم همان بزرگوارى را كه در حال شدت مرض خود ديده بودم كه مرا شفا مرحمت نمود ديدم در حرم نشسته و قرآن تلاوت مىفرمايد تا چشمم باَّن حضرت افتاد آنسرور را شناختم بمن فرمود آنچه ديدى اظهار مكن.

منهم بپدرم چيزى عرض نكردم تا از حرم بعد از زيارت با پدر خود بيرون آمديم و آنوقت بوالد خود گفتم اى پدر:

همان شخصى كه مرا شفا مرحمت فرمود من الساعه آنجناب را در حرم ديدم پدرم تا اين سخن را شنيد مرا برگردانيد كه بيا آنحضرت را بمن نشان بده تا حضرتش را ببينم لكن چون برگشتم ديگر آن آقا را نديدم.(29)

 

  • در آن نفس كه بميرم در آرزوى تو باشمعلى الصباح قيامت كه سراز خاك برآرم

  • بدان اميددهم جان كه خاك كوى توباشمبگفتگوى تو خيزم بجستجوى تو باشم


 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


موضوعات مرتبط: داستانهای کـــوتاه و معجرات ان حضرت(ع) ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, | 9:48 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.